از میان دارایی ها
اگر این دارایی ا مرا به تو نرساند چه فایده
اگر مقصود رسیدن باشد.
اگر داریی لازم آنچه باشد که من ندارم، چه بیچاره ام من...
آری راه چاره هست
زیر پا گذاشتن انسانیت
بهمپس ...برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 24
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 72
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 76
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 56
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 71
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 71
دلتنگ و دلگیر شده ام
و همین مرا وادار به حرکتی انتحاری کرده که البته اجازه اش را هم گرفته ام
نمیدانم چرا اینقد زود رنج شده ام
مرا ببخش
جان جانم
از دیشب هزاران خیال با تو رفتم و حواسم اصلا از تو پرت نمیشود
مرا ببخش
بهمپس ...برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 74
در شهر چشمان تو گم گشتم
در کنار تو پر تلاطمم
مثل یک پرنده آزاد که در قفس می اندازید
آزادیم، رسیدن به تو و بوسیدن توست
قفسم کنار تو بودن است، اما نرسیدن
اما
جان جانم من در همین قفس ماندن، و تلاطمم راضیم
تا در جنگلی به ظاهر آزاد باشم
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 86
جان جانمبهار آمد و خواستم به تو تبریک بگویم اما با چه زبانی و چگونه که خود تو بهار من هستی بهار آمد دوباره سبزه و شکوفه که تو سبز و پر شکوفه ایی فدای تو شوم در بهار تو را میخوانم صد نه هزاران بار شاید که خزان من هم بهاری شود .. خیلی دلم گرفت هم از ... و هم از... شاید خیالم را زیاد پرواز داده ام.
[ سه شنبه یکم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 2:11 ] [ mimasam ]
برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 81
چقدر برای لحظه دیدار رویا ساختم
هزاران بار بوسه بر لبانت زدم، با هم قهوه خوردیم، برایت هدیه گرفتم
اما در لحظه دیدار همه این خیال ها فرو ریخت
من تنها توانستم تماشایت کنم،
حسی غیر قابل وصف، شاید همان پروا
و بعد رفتنت در قدم هایت دوبار در رویا کنارت آمدم
و بعد حسرت که چرا...
مرا ببخش..
بهمپس ...برچسب : نویسنده : 6behmaps15 بازدید : 73